سجادسجاد، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

نی نی کوچولو گل پسره

بدون عنوان

سلام  بخشی از مکالمه مامان با سحاد سجاد : مامان من با تو قهرم دیگم پسرت نمیشم مامان : باشه پس برو خونه مادر پسرش شو  سجاد : مگه این خونه رو تو ساختی ؟ مگه توصا حب  این خونه ای ،؟ بابا جون این خونه رو با کارگراش ساحته ، مگه تو کار گری  مامان :  سجاد بعد از دیدن مسایقه مردان آهنین  : بابا چرا نمی ری تو این مسابقه من بهت افتخار کنم بابا : آخه اینا غولند پسرم سجاد : تو هم غولی  بابا ...
26 فروردين 1391

بدون عنوان

سلام سلام چه مامان گل فعالی اونم در آستانه عید نوروز  دوست دارم از گلم بنویسم از  مهربونی بهانه گیری ها ، شیطنت ها و شیرینی هایی که داره از اینگه هر وقت اذیتم می کنه هم ته دلم پر خنده میشه و به زور جلوی خودم رو میگیرم و سعی می کنم جدی باشم سه شنبه حال گلم بد بود    کج کج می رفت و به دیوار می خورد فهمیدیم یواشکی رفته و قرص خورده خدا  رو شکر که بالا آورد و الا ما بودیم و بیمارستان تا صبح نخوابیدم  می ترسیدم ............... خدا رو شکر که به خیر گذشت   سجادگلم زبان خیلی دوست داره البته اینو مدیون خاله است چون با هاش کار می کنه دو بار از مهد کودک با مدال اومده که  میگه چون من پسر خوبی بودم خ...
19 اسفند 1390

سجاد موسیقیدان

سلام پسرمن جدیدا به آهنگ های احسان خواجه امیری  علاقمند شده و دائم لونها رو می خونه آهنک های خحماسی در مورد ایران رو هم دوست داره با رسیدن دهه فجر پسرم کلی تریپ انقلابی داشت یه روز دیدم هی میگه مامان فقیر چی بود گفتم نمی دونم گفت اهان مرگ بر جس جلایت فقیر  گلی خندیدم   ...
18 اسفند 1390

بدون عنوان

اینم عکس گل من  روز اول ورود به پیش دبستانی 1  سلام سلام بعد از مدت های زیاد باز دلم می خواد از عشق کوچولوم بنوسیم که این روز ها بامزه تر و شیرین تر شده  مهر بون من روز ی سه چهار بار به من می گه مامانی خیلی دوست دارم   من هم عاشقتم پسر گلم   ...
20 بهمن 1390