سجادسجاد، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

نی نی کوچولو گل پسره

بدون عنوان

1392/2/23 0:14
نویسنده : مامان
146 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم این روز ها بزرگ شده درک زیادی پیدا کرده و شاد است واما

باباجون براش 4 تا اردک و 2 تا بلدر چین خریده دستشویی حیاط رو براشون به صورت لونه درست کردیم سجاد پنجره اتاق رو باز کرده و می گه مامان ببین یه گربه بعد بلند می گه پیشته گربه  ما تو دستشویی جوجه نداریم یه نفر اونحا رفته دستشویی  بعد به من میگه مامان دیدی چه حوری گربه رو گول زدم

 


پنجشنبه خاله داشت با خاله زهرا مدل لباس می دید توی ژورنال ها ژورنال عروس هم بود سجاد اول اومده میگه مامان  برای من تولد نگیر من ؟ چرا  سجاد : چون من نمی خوام بزرگ شم عروس بگیرم من از عروس می ترسم

 بعد از زمانی که گذشته میگه مامان  اصلا برام تولد نگیر چون من بزرگ می شم بعد تو وبابا فوت می کنید  من و پرستو تنها می شیم بعد پرستو فوت میکنه من تنها میشم خلاصه ما تا ضبج درگیر مسئله فوت بودیم و اینکه اگه سجاد پیر شه آیا من فوت می کنم و.... از ترس هم شب خوابش نمی برد و نگران بود به معلمش سپردم  که حواسش باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)